منتظرت بودم. بیشتر از همیشه. بیشتر از 2 سال و یک سال قبل، هر روز منتظرتر و مشتاق تر بودم به آمدنت. و تو آمدی. از همان شبی که نم نم ِ بارانت را به شیشه ها کوبیدی و من با ذوق ِ زیاد وسط ِ سرمای جاده، شیشه را کشیدم پایین و خیس شدم. خیسِ خیس شدم. دست هایم را از پنجره بیرون بردم و آمدنت را در تاریکی ِ شب لمس کردم. یک شب ِ شهریوری ِ پر از انتظار و لبخند. هر حالی هم که داشته باشم باز هم منتظر ِ آمدنت هستم. تمام کهکشان نشانه از تو دارد
هر چه ضد و نقیض در یک آن
حرف هایی هست برای نگفتن
ِ ,سال ,آمدنت ,هم ,شیشه ,خیس ,بیشتر از ,خیس شدم ,شب لمس ,لمس کردم ,ِ شب
درباره این سایت